ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

♡مـــهران مـــدیـــری♡
ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

♡مـــهران مـــدیـــری♡

در دفاع از «دورهمی» مهران مدیری؛ مدیری مخالف ژست ها و فیگورها

در دفاع از «دورهمی» مهران مدیری؛

مدیری مخالف ژست ها و فیگورها

دورهمی، کار جدید مهران مدیری همچون مجموعه تولیدی پیشین وی، باز هم با گستره ای از اعتراضات مواجه شد، بسیاری کار وی را توهین به هنرمندان می دانند، اما به نظر می رسد امر مهم دیگری در پس این اعتراض نهفته باشد.

مصطفی محمددوست: مهران مدیری را به حق می توان یکی از حرفه ای ترین و متبحرترین کارگردانان طنز  ایران دانست. او علاوه بر اینکه دارای ابتکار ، تبحر و دانش کافی در زمینه "فرم" یک اثر هنری طنز است  از بینش اجتماعی و سیاسی و نگاه تیزبینانه و نقادانه نیز برخوردار است که لازمه یک "محتوا" و "ایده" است.

در بسیاری از مواقع کارهای تولیدی مدیری مورد انتقاد شدید برخی قرار می گیرد و اگر در انتقادها دقیق شویم می توانیم به نکته ی مهمی پی ببریم. سال گذشته "درحاشیه " مدیری با اعتراض گسترده جامعه پزشکی مواجهه شد. اتفاقی که در سریال افتاد این بود مدیری به بازنمایی برخی واقعیات و معضلات جامعه پزشکی پرداخت؛ جامعه ای که  به دلایل مفصل و بخاطر ارتباط با ارزش مند ترین امر یعنی جان انسان ها شدیدا نیاز به نقادی مداوم و اصلاح و بازنگری درونی و بیرونی دارد. البته که مخالفت با نقادی و تهدید منتقد، بیان گر این است که امر مشکوکی در میان است و قرار است با قداست های ساختگی مناطق ممنوعه ای ایجاد شود و باب هرگونه نقد و اصلاح گری بسته شود. بینش عالی مدیری در این است که کلیدی ترین مناطق را نشانه رفته است. اگر به آثار وی طی این سال های اخیر توجه کنیم در می یابیم که وی نقادی اقشار و طیف های مختلف جامعه را در دستور کار خود قرار داده است. وی بخوبی می داند که قداست و رازآمیز گری بزرگترین مانع و سد راه نقادی است، از این رو ستیزه با رازآلودگی ها و قداست سازی های اقشار مختلف مولفه مهم کارهای اوست و چه ابزاری بهتر از طنز برای این گونه نقادی! بسیاری از اقشار جامعه از جمله معلمان، پرشکان، نیروی انتظامی، کسبه و صاحبان سرمایه، شاعران و هنرمندان و روشنفکران همگی موضوعات نقد مدیری بوده اند و واکنش هرکدام از این اقشار نسبت به این نقد ها بیانگر دیدگاه این گروه ها به مقوله نقد و آستانه تحمل آنان است.

نوروز امسال نیز مدیری با اجرای استنداپ کمدی دورهمی بازهم در راستای شالوده شکنی های خاص خود با رویکرد سبک زندگی، گامی دیگر برداشت. البته ناگفته نماند که این استنداپ کمدی یکی از کارهای خوبی بوده که به زبان فارسی تولید شده است. این برنامه توانسته است مخاطبان زیادی را پای تلویزیون بکشاند و یا شاید بتوان گفت که بسیاری را با رسانه ملی آشتی دهد. ازین جهت گمان می کنم تا همین جا باید قدردان مهران مدیری باشیم.

آنچه که اکنون بر آن تاکید می کنم مقولات نقد و رواداری است. بسیاری معترض بوده اند که کار مدیری توهین به هنرمندان است! گرچه بهتر است که در تعریف خود از "توهین" تجدید نظر کنیم و مرز شوخی, طنز، نقد و توهین را مورد بازنگری قرار دهیم و بدانیم که با این منطق مخالفت با توهین تقریبا باید باب هرگونه کمدیِ حرفه ای را ببندیم. اما آنچه در پس این ماجرا قرار دارد مهم تر از صرف تعریف توهین است. خصلت هایی ریشه دار در جامعه وجود دارد که چنین واکنش هایی را سبب می شود که از قضا طنزهایی این چنینی همان معضلات را نشانه رفته اند. در دورهمی  مدیری بار دیگر سراغ ژست ها و فیگورها می رود. ژست هایی که قرار است بودن یا نبودن چیزهایی را کتمان کنند.

حتما شنیده ایم که در دنیای مدرن سوپر استارها کارکردی مشابه با خدایان اسطوره ای دارند و همواره در هاله ای از تقدس و دست نیافتنی بودن، قرار می گیرند. این مساله در جامعه ما نیز بشدت پررنگ است. همین نگرش فانتزی وار از هنرمندان و بازیگران است که آنان را در جایگاه نامربوطی می نشاند، بطوری که بخش های زیادی از مردم گمان می کنند که سوپراستارها فضیلت هایی همه جانبه دارند، آنان را الگوی خود قرار می دهند و نظرات آنان درباره هر مقوله ای حتی سیاست و اخلاق را معتبر می دانند.

 اگر بخواهیم دقیق تر شویم ژست ها و نشانه هایی حول و حوش این قشر را فراگرفته که این مساله را کتمان می کند که یک سوپراستار هم یک انسان معمولی است، او هم دچار خطاها و رذایل بشری مانند همه ی ماست، او حتی می تواند از بسیاری از مردمان عادی هم عادی تر باشد! مدیری در برنامه دورهمی این بار به جنگ این نگرش رفته است و  سوال های بحث های غیر معمولی را با مهمانان خود در میان می گذارد که دقیقا خصلت های زمینی و نفسانی آنان را آشکار می کند. البته که بهم خوردن این تصور برای برخی اسطوره ها و معتقدان بدان ها بسیار ناگوار و زننده است، اما چونان دارویی تلخ برای درمان یک بیماری کارگر می افتد.

مساله دیگری که می توان به آن اندیشید آستانه تحمل و رواداری در جامعه ماست. براستی که طیف گسترده ای از امور را، جامعه  به عنوان آزار محکوم می کند، از رنگ مو و مدل لباس گرفته تا یاداشت و نقد همگی جز موارد تحمل ناپذیری محسوب می شود که میل داریم آن را ممنوع اعلام کنیم. اما واقعیت این است که برای هم زیستی مسالمت آمیز باید آستانه تحمل مان را بالا ببریم و برای اصلاح و بهبود جامعه آزادی بیان را پاس بداریم. مدیری و مدیری ها حق دارند که آزادانه نقدهای خویش را بیان کنند، همانطور که دیگرانی حق دارند مدیری ها را مورد نقد قرار دهند.         (گرچه کاری که بسیاری از مخالفان مدیری می کنند نقد نیست بلکه اعمال فشار و توسل به تفسیری خاص از قانون برای خاموش کردن صدای اوست.) چه از مدیری خوشمان بیاید و چه از روی گردان باشیم، طنز او کارکرد مهم و ضروری ای در جامعه دارد، او برای چیزهایی می کوشد که جامعه با فقدان آن روبروست یعنی رواداری و تحمل نقد. بنابراین بهتر است بجای نفی چنین طنزی، به آن آری بگوییم به آن گوش دهیم که قطعا اثرات و تبعات مثبتی برای جامعه خواهد داشت.