سلامتی چند تن، مدیری و این همه کمدین!

به گزارش سینماخبر،بعد از اتوبان ارتش به سر بالایی شدیدی برمی خوردیم که به نظر به بالاترین نقطه شهر ختم می شود. دست چپ گیت نگهبانی ساختمانی قلعه مانند  در کنار کوه به چشم می خورد که همان لوکیشن سری دوم «در حاشیه» است. ساعت سه بعد از ظهر است و عده ای در بیرون ساختمان با لباس های فرم در حال قدم زدن و خواندن متن هستند که به نظر از جمله بازیگران غیر اصلی مجموعه هستند. حدس و گمان هایم با ورود به ساختمان و راهنمایی ها و استقبال صمیمانه مدیر روابط عمومی وفا ملک زاده به اطمینان رسید. در ابتدای ورود، از پله های مارپیچ ساختمان به طبقه دوم می رویم. انتهای طبقه دوم اتاق بازیگران اصلی کار قرار دارد و نصرالله رادش و سیامک انصاری در حال مطالعه و گوش کردن به موزیک هستند. رادش بر خلاف انصاری برای گفتگو به گرمی برخورد می کند و درباره شخصیت پردازی و ظرافت های کاراکتر سیروس تکراری می گوید:«به نظرم او شخصیتی سوء استفاده چی است و در سری اول دیدیم که فقط به دنبال پول بوده و دروغ می گوید و در عین حال ابله هم هست. او برای فرار از زندان از اصطلاح روش با آژانس استفاده می کند و چند بعدی است ، در نتیجه می توان با این نقش بازی کرد». 

او در ادامه درباره ویژگی همکاری با مدیری توضیح می دهد: «در حین کار با مدیری آنچه به من قوت می دهد ، اینکه مهران ریتم را می شناسد و در مقام کارگردانی قرار گرفته که خودش تجربه بازی دارد. اعتماد خاصی به مهران مدیری دارم ، چرا که اندازه بازی را به شدت می فهمد». وی درباره چگونگی تمرین و حفظ متن می گوید:«من به دلیل کندی عملکردم علاقه ای به حضور در کار نداشتم. 

 سایر بازیگران اصلی بیشتر از من کار کرده اند و به همین خاطر آن ها زودتر به ایده آل بازی می رسند.من تمرین بیشتری می کنم، چون کمی خودم را کند تر می بینم، ولی سایر بازیگران اصلی طی چند جلسه اول سریع راه می افتند و خیلی راحت متن را حفظ می کنند». او در پایان درباره سوء تفاهم های ناشی از کارهای هنری در جامعه اشاره می کند:«به نظرم باید یک مجموعه ای در باب شوخی با بازیگران بسازیم تا دیگر شوخی با قشر های مختلف و انتقاد به بخش های ضعیف توهین محسوب نشود». در ادامه جویای سایر بازیگران اصلی برای گفتگو می شوم و وفا ملک زاده می گوید به غیر از نیما فلاح که امروز بازی ندارد بقیه تا ساعاتی دیگر حاضر می شوند. در ادامه طبقه دوم به اتاق مدیر تولید  مجموعه ، ابوالفضل نصیر می رویم. او که مدیر تولید بسیاری از سریال ها و همچنین مجموعه هایی به کارگردانی مهران مدیری بوده است، درباره بودجه این مجموعه می گوید:«با وجود اینکه کارهای مهران مدیری معمولا بازخورد خوبی از مخاطب می گیرد ، اما این دلیل بر تمایزش برای سازمان و گرفتن بودجه خاص نبوده است. پیش تولید از مرداد ماه آغاز شده و در حال حاضر حدود نیمی از کار را پشت سر گذاشته ایم». وی درباره کار با مدیری توضیح می دهد:«کار با آقای مدیری سبک خودش را دارد و من تا کنون مشکلی نداشته ام». ساعت نزدیک به چهار شده و مدیری به خاطر جلسه ای که با تهیه کننده حمیدرضا مهدوی دارد، هنوز سر صحنه نیامده است. در صدد گفت و گو با سرپرست نویسندگان امیر مهدی ژوله هستم ، اما طبق گفته ها او ساکن تهران نیست و متن را برای گروه می فرستد. پیش از حضور مهران مدیری و آغاز ضبط به اتاق گریم می روم. مهرداد شکرابی گریمور کارهای مهران مدیری از «باغ مظفر» تاکنون درباره تفاوت گریم این مجموعه با سایر مجموعه های مدیری می گوید:«این مجموعه گریم سبک تری نسبت به آثار قبلی آقای مدیری دارد.  گریم بازیگران سری دوم در حاشیه با حفظ راکورد گریمشان در سری اول همراه است. تنها نیما فلاح نسبت به بقیه بازیگران گریم متفاوتی دارد. گریم جواد رضویان نیز همچون سری قبل خاص خواهد بود». از پنجره اتاق متوجه حضور  مهران مدیری در محوطه بیرونی می شویم. به بیرون از ساختمان و به سمت حیاط اردوگاه زندانیان قصه در حاشیه می رویم. تنها بخش هایی که خارج از ساختمان تصویربرداری می شود ، مربوط به حیاط زندانیان است. در صورتی که هوا مناسب باشد ، ضبط را از حیاط اردوگاه آغاز می کنند. وارد حیاط می شویم و مدیری با کاریزمایی خاص که همه از آن دیده و شنیده ایم، حین بررسی دوربین ها و شرایط صحنه با خوشرویی بر خورد می کند. امروز در حال ضبط قسمت 13 سری دوم در حاشیه هستند. در این سکانس برای اولین بار در سری دوم، سروش جمشیدی بازیگر نقش نادر جلوی دوربین می آید. ضبط شروع می شود و در حیاط اردوگاه باز می شود و نادر با لباس و ساک وارد می شود. مدیری از داخل دوربین صحنه را چک می کند. بعد از ضبط این سکانس مدیری درباره دلخوری اش بابت نحوه گزارش پشت صحنه یکی از روزنامه ها با مدیر روابط عمومی صحبت می کند و به بررسی گزارش می پردازد. برای ضبط بخش های داخلی مجددا وارد ساختمان می شویم و دکور بخش های داخلی را به همراه حسین مجد طراح صحنه نگاه می کنیم. طراحی فضای داخلی در عین اینکه نمایانگر اردوگاهی همچون زندان است ، از رنگ های شاد و بخش هایی فانتزی تشکیل شده است. چند پله را به سمت همکف پایین می رویم. دست راست کارگاه زندانیان به رنگ زرد و وسایل کارگاه مثل چرخ خیاطی و میز بزرگ دیده می شود. در امتداد راهروی دست چپ به  اتاق مشاوره ، اتاق ملاقات، سلول های انفرادی، اتاق ورزش، سلول زندانیان و در نهایت به سالن غذا خوری زندانیان می رسیم. بیشتر اتاق ها رنگ زرد ، آبی تیره و قهوه ای خاکی دارد. حسین مجد درباره طراحی صحنه این مجموعه و رنگ های شاد دکور داخلی توضیح می دهد:«در واقع ما یک زندان و یا اردوگاه فانتزی را طراحی کرده ایم و سعی به نشان دادن زندانی واقعی نداریم ، چرا که کار طنز است و مخاطب زده می شود». وی همچنین درباره انتخاب این لوکیشن می گوید:«لوکیشن  از مجموعه «شوخی کردم» اجاره شده و به همین خاطر در حال حاضر هم برای سری جدید مجموعه «در حاشیه» استفاده شده است. من نخستین باری است که با آقای مدیری همکاری دارم و واقعا از نظم و درایت او در طراحی صحنه و دکور این مجموعه بهره برده ام». دوباره به سمت کارگاه می رویم و تا شاهد ضبط سکانس بعدی باشیم. علاوه بر طراحی صحنه و دکور ، نحوه طراحی لباس و جنس خاص لباس بازیگران به نظر جذاب و خلاقانه است. در گوشه ای از صحنه سرپرست لباس، شادی رستگار با دقت به بازیگران نگاه می کند. او درباره طراحی و انتخاب جنس لباس ها در این فصل سرد توضیح می دهد:«طراحی لباس توسط آقای مدیری انجام شد ، اما انتخاب جنس پارچه ها و موارد این چنینی بر عهده من بوده است. سعی کردیم با توجه به سردی هوا لباس بازیگران از کتان درجه 8 که بسیار ضخیم است ، تهیه شده. همچنین سعی کردیم لباس ها را یک مقدار بزرگ تر تهیه کنیم». او در ادامه می افزاید:«تنها در برخی فلاش بک ها  لباس های غیر از فرم اردوگاه بر تن بازیگران اصلی دیده می شود. همچنین چون فضا کار فانتزی است، سعی داشتیم لباس ها خوش رنگ و شیک باشد تا مخاطب از تماشای آن لذت ببرد». درادامه  مدیری برای ضبط، ابتدا کار کلیه عوامل را از دوربین ها، نور، صدا و لباس بررسی می کند و سپس خطاب به بازیگران می گوید آماده تمرین شوید. بازیگران به ترتیب مهران غفوریان، سروش جمشیدی، جواد رضویان، نصرالله رادش و سیامک انصاری دور میز ایستاده اند و متن هایشان را تمرین می کنند. مدیری حین تمرین به کوچکترین مواردی از جمله نحوه ایستادن بازیگران و اندک فاصله بین آنها اشراف دارد. نظم و احترام در کلیت رفتار او به چشم می آید. بازیگران به سرعت متن را حفظ کرده و  با یک بار تمرین آماده ضبط می شوند. ضبط آغاز می شود و مدیری از پشت مونیتور صحنه را بررسی می کند. با بیان بخشی از دیالوگ از زبان جواد رضویان بازیگران می خندند و مدیری لبخند می زند و خطاب به بازیگران به ضبط سریع تر سکانس تاکید می کند. بازیگران بعد از این سکانس برای ضبط سکانسی در اتاق ورزش آماده می شوند. در فاصله بین دو سکانس در کنار تصویر بردار امیر همایون احمدپور می نشینم و در حالیکه کادر توشات از رضویان و انصاری را بسته است، درباره تصویر برداری این کار توضیح می دهد:«برای این مجموعه بیشتر فضای داخلی را داریم و نسبت به یکسری از کارهای قبلی تفاوت های زیادی بین این کار و کارهای قبلی داریم. به هر حال میزانسن های کارگردان در کار من موثر است». وی درباره تجربه کار با مدیری می گوید:«من 15 سال مشغول کار با مدیری هستم. مطمئنم که او یک نابغه است. چیدمان دوربین ها و مدیریت مهران مدیری شگفت انگیز است». در همین حین مهران مدیری را می بینم که بر خلاف بسیاری از کارگردان ها در همان لحظه دکوپاژ را انجام می دهد و در حال تمرین پیش از ضبط است. در این سکانس چند نفر از بازیگران غیر اصلی کار بازی می کنند و همه از بازیگران تئاتر هستند. ما به گفت و گو با یکی از آنان می پردازیم.

حامد خان بابایی بازیگری که از سریال«جایزه بزرگ» همکاری با مدیری را آغاز کرده درباره حضور در «در حاشیه» می گوید:«در سری اول مجموعه «درحاشیه» یک تک سکانس داشتم و برای حضور در سری دوم نیز انتخاب شدم. بازی من بیشتر با آقای انصاری بوده و بده بستان خوبی با هم داریم». غفوریان به دلیل کسالت بعد از هر سکانس به سلول زندانی ها می رود و استراحت می کند.او بعد از سکانس کارگاه هنوز جلوی دوربین حاضر نشده است. در نهایت برای تمرین حاضر شده و ضبط آغاز می شود. بعد از ضبط این سکانس به سراغ مهران غفوریان می رویم و با وجود کسالتی که دارد، پذیرای گفت وگو با ما شده است. وارد سلول استراحت غفوریان شدیم. وی درباره اینکه با کدام یک از بازیگران راحت تر بازی می کند، توضیح می دهد:«برای من بازی با همه بچه ها راحت است. همه بازیگرهای اصلی حرفه ای عمل می کنند. به هر حال اگر بخواهم به راحتی همکاری با یک بازیگر اشاره کنم، او قطعاً جواد رضویان است». او همچنین درباره همکاری با مهران مدیری توضیح می دهد: «اینکه مدیری به طور جدی کمدی می سازد برایم ارزشمند است. این چهارمین همکاری من با مهران مدیری است». او در ادامه درباره حضور در سه شو توضیح می دهد:«سه شو کاری ترکیبی است و من در بخش مجری ها حضور دارم». وی در پایان درباره حضور در سری دوم« در حاشیه» و سوء تفاهم پزشکان در سری قبلی اشاره می کند:«در این سری از مجموعه «در حاشیه» شاید زندانی ها اعتراض کنند و ناراحت شوند. به هر حال ما کار خودمان را می کنیم و کسی به قصد توهین به دیگری کاری را تهیه نمی کند». ناگهان در پایان گفت و گو مهران مدیری و سایر گروه برای تصویر برداری سکانس بعدی به همین سلول وارد می شوند. ساعت 6 بعد از ظهر است و ما در ضبط سه سکانس در کنار گروه تصویربرداری بوده ایم. هوا تاریک شده و از اعضای گروه خداحافظی می کنیم و از ساختمانی در بلند ترین نقطه شهر خارج می شویم.

برگی از فیلمنامه

 نادر (سروش جمشیدی): خوب اینم نقشه فرار ما همونطور که می بینید همه چیز با دقت کشیده شده
بهروز (مهران غفوریان): وااای... بوی آزادی رو حس می کنم
زهتاب (جواد رضویان): مطمئنید این نقشه فراره؟...من هر لحظه استرکس دارم گالیور بیاد دنبالش... آخه او اسکلت ها چیه روش؟
نادر:اینا محل هاییه که نگهبان ها بهش دید مستقیم دارن و عملا نباید بهشون نزدیک بشیم...
بهروز: ایول پس بریم کارو شروع کنیم...
سیروس (رادش): بشین بهروز جان ببینم جزئیاتش چیه؟
هومن صحرایی (انصاری): اون چند تا نقطه کوچیک نزدیک خروجی چیه؟
نادر: اینا خطی های پامنارن.. همون بغل وایمیسن!
نادر: قطب نما به من بدهید
بهروز : از قدیم گفتن انگششتتون خیس کنید بگیرد جلو تون بعد ببینید باد آرام از کدام سمت می وزه ، همون سمت شمال
هومن صحرایی: تو اتاق در بسته باد از کجا می وزه
کنگر زهتاب: چرا چرا یوخده مور مورم شد
هومن صحرایی در حالیکه با دست جهت شمال را نشان می دهد : این شمال است ، الان بگویید جنوب کدام است؟
بهروز : چجوری با یک جهت سه جهت دیگر را نشان دهیم؟!
هومن صحرایی عصبانی می شود: اصلا من می رم خودتون می دونید و از صحنه خارج می شود
بهروز : این بی خود عصبانی می شه خوب ما چجوری با یه جهت سه جهت دیگرو تشخیص بدیم
کنگر زهتاب: حالا شمال چی چی هه؟
بهروز : همونجا که دریا داره ، ساحل داره... خوب نادر جان بیا بریم وسایل فرارو از جاسم جاساز بگیریم (مرتب دست به سر نادر می کشد. از صحنه خارج می شود)
زهتاب: ما رو با خودشان نمی برن
سیروس: این چیزا سریه خوب...برگی از فیلمنامه    
 نادر (سروش جمشیدی): خوب اینم نقشه فرار ما همونطور که می بینید همه چیز با دقت کشیده شده
بهروز (مهران غفوریان): وااای... بوی آزادی رو حس می کنم
زهتاب (جواد رضویان): مطمئنید این نقشه فراره؟...من هر لحظه استرکس دارم گالیور بیاد دنبالش... آخه او اسکلت ها چیه روش؟
نادر:اینا محل هاییه که نگهبان ها بهش دید مستقیم دارن و عملا نباید بهشون نزدیک بشیم...
بهروز: ایول پس بریم کارو شروع کنیم...
سیروس (رادش): بشین بهروز جان ببینم جزئیاتش چیه؟
هومن صحرایی (انصاری): اون چند تا نقطه کوچیک نزدیک خروجی چیه؟
نادر: اینا خطی های پامنارن.. همون بغل وایمیسن!
نادر: قطب نما به من بدهید
بهروز : از قدیم گفتن انگششتتون خیس کنید بگیرد جلو تون بعد ببینید باد آرام از کدام سمت می وزه ، همون سمت شمال
هومن صحرایی: تو اتاق در بسته باد از کجا می وزه
کنگر زهتاب: چرا چرا یوخده مور مورم شد
هومن صحرایی در حالیکه با دست جهت شمال را نشان می دهد : این شمال است ، الان بگویید جنوب کدام است؟
بهروز : چجوری با یک جهت سه جهت دیگر را نشان دهیم؟!
هومن صحرایی عصبانی می شود: اصلا من می رم خودتون می دونید و از صحنه خارج می شود
بهروز : این بی خود عصبانی می شه خوب ما چجوری با یه جهت سه جهت دیگرو تشخیص بدیم
کنگر زهتاب: حالا شمال چی چی هه؟
بهروز : همونجا که دریا داره ، ساحل داره... خوب نادر جان بیا بریم وسابل فرارو از جاسم جاساز بگیریم (مرتب دست به سر نادر می کشد. از صحنه خارج می شود)
زهتاب: ما رو با خودشان نمی برن
سیروس: این چیزا سریه خوب...