ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

♡مـــهران مـــدیـــری♡
ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

♡مـــهران مـــدیـــری♡

...

از <<عطسه>> هم که انگار هیچ خبری نمیخواد بشه...!

آپلود عکس

 

mm

با جمشید مشایخی و الهام قره خانی...

آپلود عکس

 

صفحات مجله ی استایل ـ خرداد۹۳

صفحات مجله ی استایل ـ خرداد۹۳






پشت صحنه ی شب های برره


(با سیامک انصاری و پیمان قاسم خانی)

آپلود عکس

 

شبنم فرشاد جو بازیگر مهمان سری جدید«درحاشیه»

آپلود عکس

شبنم فرشادجو از حضور خود به عنوان بازیگر میهمان در فصل جدید سریال «درحاشیه» به کاگردانی مهران مدیری خبر داد.

شبنم فرشادجو در مورد فعالیت‌‌های اخیر خود به سوره سینما گفت: چند پیشنهاد کاری در حوزه تئاتر و تصویر دارم که هنوز تصمیم قطعی در مورد هیچ کدام از آنها نگرفته‌ام. در فصل جدید  سریال «در حاشیه» احتمالا حضور پررنگی نخواهم داشت و به عنوان بازیگر میهمان به ایفای نقش می‌پردازم.

این بازیگر تئاتر با بیان اینکه ترجیح می‌دهد یک بازیگر تئاتر شناخته شده باشد تا بازیگری که در هر کار تصویری حضور پیدا می‌کند، افزود: با توجه به سابقه فعالیتم که در تئاتر بوده است دوست ندارم در هرکار تصویری حضور داشته باشم. انتخاب‌های من در حوزه تصویر با وسواس همراه است. درست است که ممکن است فعالیتم در تئاتر جایگاهم را به عنوان یک بازیگر در میان مخاطبان محدودتری تثبیت کند، اما این برای من خیلی شیرین تر از این است که بخواهم با کارهای سطحی و دم‌دستی در میان مخاطبان تلویزیون و سینما شناخته بشوم.

فرشادجو ادامه داد: برای من کار خوب مهمتر از هر چیز است. ممکن است این کار خوب یک تئاتر یا یک سریال باشد. بنابراین مرزبندی خاصی ندارم که بگویم فقط تئاتر یا فقط کار تصویر را انتخاب می‌کنم. برای من فیلمنامه، نمایشنامه و گروهی که با آنها کار می‌کنم اهمیت بیشتری دارد.

|*•.♥*●¤ ¤●*♥.•*|

اینم دو تا عکس خوشگل ؛در نمایشگاه خانم هما بدرافشان

راستی قالب وبلاگ رو هم عوض کردم،فکر کنم اینطوری خیلی بهتر شد

آپلود عکس

آپلود عکس

 

 

روزنامه ایران - یکشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۳. صفحه خانه دوست کجاست؟( مصاحبه از منصور ضابطیان)

درباره دوستی با ((مهران مدیری ))

در این مجموعه گفت و گوها ٬عادت دارم پیش از مصاحبه ٬ کودکی هر کس را پیش خودم تجسم کنم . اما درباره شما چند ساعتی است که دارم با خودم کلنجار میروم و به هیچ نتیجه ای نمیرسم . کودکی شما برایم غیر قابل تصور است .

م:چرا نتوانستید درباره من به تصور خاصی برسید ؟

 

نمیدانم . خیال میکنم از زمان تولد تا الآن همین شکلی بوده اید !

 

م:کودکی من ٬ برایم از ۵ سالگی قابل یادآوریست . پیش از آن را به یاد ندارم . آن چیزهایی که در ذهنم به صورت یک لکه مانده یک خانه دو طبقه کوچولو و معمولی است . طبقه پایین زندگی میکردیم و طبقه بالا میهمانخانه بود . مهمترین وسیله در آن اتاق ٬ یک پیانو بود ٬ تعداد زیادی صفحه کلاسیک و مقدار زیادی هم کتاب.

 

این ها مال چه کسی بود ؟

 

م:مال برادرم که از من خیلی بزرگتر بود . کودکی من شبیه بچه های دیگر نبود . دوست داشتم توی آن اتاق بنشینم و کتاب ها را ورق بزنم ٬ اسم هایشان را حفظ کنم و عکس هایشان را نگاه کنم . یک روز یکی از دوستان برادرم به شوخی از من پرسید آیا این کتاب را خوانده ای ٬ گفتم بله . بعد یک کتاب را نشان داد و گفت : این اسمش چیست ؟ من بلافاصله گفتم : فلسفه هگل .او تعجب کرد که من چطور اسم جنین کتابی را توانسته ام ادا کنم . به او گفتم این که چیزی نیست ٬ تازه من میدانم که چه چیزی توی آن نوشته شده وشروع کردم به صورت طوطی وار چیزهایی که در ذهنم ماند بود را برایش تعریف کردم .

 

برادرتان چه کار میکرد؟

 

او رشته اش زیست شناسی بود و همین باعث شد که من به زیست شناسی هم علاقمند شوم و کتاب های زیادی در این زمینه بخوانم. بخصوص در زمینه زندگی حیوانات و کتاب های داروین و...این علاقه هنوز هم در زندگی ام مانده و یکی از بهترین ساعات زندگی ام ساعت هایی است که فیلم های مستند حیوانات را میبینم.

 

 ادامه مصاحبه در ادامه مطلب

آپلود عکس 
ادامه مطلب ...