ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

♡مـــهران مـــدیـــری♡

ஜ مهران مدیرے و دیگر هیچ ஜ

♡مـــهران مـــدیـــری♡

متن زیبای مهران مدیری(حمایت از فیتیله ایی ها)

در تمام سالهای طولانی که خنده را به لب ما و بچه هایمان نشاندید،کسی برای تقدیر از شما بیانیه ای صادر نکرد.

هرچه برای خوشحالی بچه ها،خاک صحنه خوردید و زیر پروژکتورهای داغ استودیوها خیس عرق شدید؛

هرچه به کودکان سرزمینم،در قالبهای شاد و متنوع،از خدا و دین واخلاق و انسانیت و آزادگی و جوانمردی و وطن دوستی آموختید؛

هرچه بخاطر لبخند معصومشان،لباس نوزاد و پیرزن به تن کردید،گاو و الاغ و خروس و سگ وگربه و...شدید؛

کسی از شما قدردانی نکرد،به چشم کسی نیامد.

در سفرهای دور ودراز از جاده های صعب العبور به مناطق محروم،برای نوازش و تشویق کودکان مستعد اما محروم وبی چیز،کسی همراهتان نشد.

نجات آن اعدامی اهل بم،به خاطر نامه ای که دختر هشت ساله اش برایتان نوشته بود و دوندگی های شما را کسی ندید.

دلجویی تان از خانواده های داغدار بچه های قربانی در آن ورزشگاه لعنتی که دلیلی جز سوءمدیریت مسئولین و مدیران مربوطه نداشت؛

حظور مداومتان در آسایشگاه بچه های معلول،کودکان سرطانی،اهدای خون،برنامه های کوچک و بزرگ نیکوکاری ،... هیچکدام از اینها چیزی نبودند که به چشم مسئولین وایضا،بسیاری از ما مردمان این آب وخاک بیاید و تحسینی و تشکری را بدرقه ی خستگی هاتان کند... اما،تنها یک اشتباه کافی بود تا سیل پیامها و لعن و نفرین ها و خط ونشان کشیدن ها را به سویتان سرازیر کند؛

رگ غیرت و تعصب قومی و نژادی را،برگردن جماعتی برآورد وسیل جمعیت را به خیابانها بکشاند؛

سوژه ی طراز اول بحث گروههای مجازی و بهانه ی انتقام کشی اهل سیاست و صاحبان قدرت شوید؛

و پذیرش اشتباه و عذرخواهی صادقانه تان را هم نه کسی ببیند و نه کسی بشنود و نه کسی بپذیرد...

من نگران شما هستم،عموهای دوست داشتنی فیتیله ای!

اگر چه فرزندان من دیگر آنقدر قد کشیده اند که کمتر پای برنامه تان بنشینند؛

و خودم آنقدر این روزها گرفتار شده ام که کمتر بیاد آورم که؛

نظاره ی عمیق ترین شادی ها و قهقهه ی کودکانم را،حین تماشای فیتیله ی زیبای شما تجربه کرده ام!

که بهای این خاطره را،سپیدشدن موی شما پرداخته،

دستتان را می بوسم

ودعا می کنم در این روزهای سخت،در روزگاری که انسان جایزالخطا را کسی برنمی تابد؛

و تاوان تعصبات و انتقام کشی ها را، نه مدیران صاحب قدرت،که همان اهالی هنر و اندیشه ی زیردست و خاک صحنه خورده می پردازند؛

که رسم مروت و انصاف از میانمان رخت بر نبندد،

و ما و بچه های ما را از ادامه ی حضورتان در قاب تصویر محروم نکند...


خیلی خیلی زیبا بود دوستان... مگه نه؟!

ای کاش واقعا برخی مردممون جنبه و صبر بیشتری داشتند:(